منطق و مسیح
✍️ برادر امین:
در آیهای از کتاب مقدس سخنی بسیار کلیدی از زبان خود مسیح، خطاب به یکی از یارانش به نام توما را می بینیم که میفرماید:
عیسی به او(توما) گفت: «آیا چون مرا دیدی باور کردی؟ خوشا به حال آنانی که نادیده باور میکنند.» (یوحنا ۲۹:۲۰)
توما، یکی از همراهان و حواریون مسیح میباشد که به علت شکی که در مورد زنده شدن مسیح داشت، معروف است و تا انگشت خود را در زخمهای مسیح فرو نبرد باور نکرد که مسیح از دنیای مردگان برخاسته و زنده شده است.
آری ،حقیقتأ این ناباوریها ریشه در منطق ما دارد.
منطق به ما چهارچوب می دهد و فراتر از این چهارچوب به ما اجازه باور نخواهد داد…
بدون شک روی آب راه رفتن منطقی نیست…
مفلوجی را شفا دادن منطقی نیست…
کوری را بینا کردن منطقی نیست…
دیو را از بدن یک دیو زده خارج کردن منطقی نیست…
و همچنین؛ مردهای را زنده کردن نیز منطقی نیست…
بنابراین در درک عیسی مسیح و اعمالش، منطق خیلی کارایی ندارد و باید دید خود را فراتر از منطق و قانونهای تعریف شده زمینی گسترش دهیم…
خبر بد این است که اگر ما در مورد کلام خدا منطقی برخورد کنیم، ایمان ما دچار افتادگی می شود. ما یا یک فرد واقع نگر هستیم که فقط آن چیزی را قبول می کند که می بیند و لمس می کند، یا یک ایمان دار حقیقی هستیم که فراتر از دیدمان ، منطقمان و قوانین تعریف شده به خداوند و کارهایش نظر دارد…
در کتاب “عیسایی که نمیشناختم“، فیلیپ یانسی، نویسنده این کتاب نقل قولی بسیار زیبا از داستایوفسکی به این شرح می نویسد:
((شخصی که به راستی واقع گرا است، اگر بی ایمان باشد، همواره قدرت و توان رد معجزات را خواهد یافت و اگر روزی با معجزهای نیز روبرو شود، ترجیح خواهد داد تا به جای قبول واقعیت، به حواس خود تردید کند. ایمان از معجزه سرچشمه نمیگیرد؛ این معجزه است که از ایمان سرچشمه می یابد.))
نهایتاً باید گفت:
در دنیا افراد کمی هستند که به معجزه باور دارند و باز کمترند افرادی که با دیدن معجزه ای در جلوی چشمانشان به باور می رسند و باز بسیار ناچیزند افرادی که بدون دیدن معجزهای، به حقیقتی دیگر پی می برند و ایمان می آورند …
آمین که ما جزء آن دسته از محدود آدمهایی باشیم که ایمان و باورشان را بدون دیدن معجزهای و فراتر از منطق زمینی به دست آوردهاند…