ما خدا را می پرستیم، نه یک کتاب فیزیکی را
✍️: برادر نکهت جان
ما خدا را می پرستیم، نه یک کتاب فیزیکی را اما آیا این سخن به این معنا است که می توانیم به کلام خدا بی حرمتی کنیم؟
«تا زمانی که اعمال شما حرفهایتان را در بر نمی گیرد، من قادر نخواهم بود سخنان شما را بشنوم!» اعمال و رفتار ما شهادت عمیقتری را نسبت به سخنان ما نشان می دهند؛ به خصوص در برابر غیرایمانداران، اعمال ما نشان دهنده ایمان ماست.
اعمال نیکو، خداپسندانه و پر از محبت ما باعث می شود که برخی افراد تمایل پیدا کنند تا با خدای حقیقی آشنا بشوند.
اعمال ما همیشه باید باعث فخرو مباهات انجیل باشد و ما باید از هر گونه بیاحترامی عمدی نسبت به انجیل بر حذر باشیم. اعمال غیرمحترمانه، هیچ وقت به پیشرفت پیام انجیل کمک نمیکنند. تلاش و تمرین ما بر مبنای این آیه از رساله فیلیپیان است که می گوید: «طوری زندگی کنید که رفتار شما شایستهٔ انجیل مسیح باشد.» (فیلیپیان ۱: ۲۷) رفتار ما باید بازتابی از شایستگی انجیل باشد.
علاوه بر این ما در گفتگو با دیگران، کلام خدا را بیان میکنیم زیرا که «ایمان از شنیدن پیام پدید میآید و پیام ما کلام مسیح است.» (رومیان ۱۷:۱۰) بنابراین نحوهٔ استفادهٔ ما از کلام خدا بسیار مهم است چون این کلام چیزی است که ما می خواهیم غیرایمانداران و حتی ایمانداران بشنوند، بخوانند و به آن توجه کنند.
در مسیحیت، نمادها بسیار مهم هستند اما متاسفانه بعضی نمادها جای خدا را گرفته اند و به جای او مورد پرستش قرار میگیرند. ادیان دیگر به این کار تمایل دارند و به نمادهای مهم خودشان احترام می گذارند، در حالی که ما نه نمادها را پرستش میکنیم و نه به آنها بیحرمتی می نماییم. بنابراین غیر قابل پذیرش بودن احترام بیش از حد آنها به نمادها، نباید دلیلی بر بیاحترامی ما به اینگونه مسائل باشد.
به عنوان نمونه، شهدای مسیحیت با مرگ مواجه شدند چون نپذیرفتند که مسیح را به هر شکلی انکار نمایند. داستان کسانی که تحت فشار قرار گرفتند تا به صلیب، کلیسا و کتاب مقدس بیاحترامی کنند، در تاریخ کلیسا بی شمار است. آیا این افراد نمی توانستند بگویند:«این شئ خدا نیست و فقط یک نماده؟» البته که میتوانستند و به این ترتیب کشته نمیشدند اما مفهومی که در پس این نمادها است، نشان می دهد که چرا آنها تصمیم گرفتند به کتاب مقدس یا صلیب بیحرمتی نکنند. صلیب نمادی است که در بر دارنده مفهومی عمیق است و ایمانداران نباید نسبت به این مسأله غافل باشند و به صلیب بی احترامی کنند.
حلقهٔ ازدواج من، نمادی از متأهل بودن من و برای خودم، نشانه عهدی است که با همسرم بسته ام. با اینحال من نباید نسبت به این حلقه بی توجه باشم و آن را روی زمین پرت کنم و یا آن را فقط یک تکه طلا ببینم، به صورتی که انگار این حلقه هیچ معنایی ندارد. به همین ترتیب، من افرادی که به شباهت خدا ساخته شدند را نمی پرستم ولی در عین حال هم عمداً به آنها بیاحترامی نمی کنم، با این امید که بتوانم آنها را به یک تعلیم یا موضوعی متقاعد کنم.
کلام خدا، همان صدای زندهٔ خداوند به ماست. شنیدن، خواندن و توجه کردن به کلام خدا موجب هدایت، برکات و ایمان ما می شود. ادیان دیگر به حدی به کتب خودشان احترام می گذارند گویی که آنها را پرستش میکنند وحتی قوانینی وضع میکنند برای اینکه چگونه باید به صفحات این کتابها دست زد. در چنین وضعیتی که الویتها در جای نادرست قرار دارند، ما نباید اهمیت کلام خدا را نادیده بگیریم و احترام ما فقط نسبت به صفحات و کاغذ باشد.
آیات بالا ما را ترغیب میکنند که برای همهٔ انسانها نمونه باشیم. پیروان ادیان دیگر برای یک کتاب دینی احترام قائل هستند اما چطور ایماندارانِ مسیحی می توانند این طرز فکر را برای انجیل، در چگونگی احترام به آن استفاده نمایند؟ رفتار ما با کتابمقدّس می تواند به اهمیت انجیل مسیح برای ما اضافه کند. کتاب مقدسی که ما در دست داریم، کلامی است که میخواهیم دیگران آن را بشنوند. رفتار ما در این راه، چه کمکی می تواند بکند و یا همزمان، رفتار ما چگونه می تواند مانع این امر بشود؟
چند باری شاهد بودم که معلم یا ایمانداری در زمان در میان گذاشتن انجیل با دیگران، در حالی که روی اهمیت خواندن و شنیدن کلام خدا تاکید میکرد، برای این که ثابت کند ما کلام خدا را پرستش نمیکنیم، انجیل را روی زمین می انداخت. بله، واقعا انجیل را روی زمین می انداختند. با این تفکر که چنین کاری مقصودشان را ثابت میکند، در حالی که شخص بیایمان می گوید:«من نمی توانم به صحبتهای شما گوش کنم چون اعمال شما با گفتههایتان همخوانی ندارند. تمام حرفهایی که زدید تا من را تشویق کنید که به کلام خدا احترام بگذارم با کاری که انجام دادید، بی اثر شد.»
شاید یه نفر بخواهد با ایجاد تعجب این نکته را ثابت کند ولی دیدگاههای افراطی که یک کتاب را پرستش میکنند نباید باعث شود که ما برای نقض این موضوع، عمدا به کلام خدا بیحرمتی کنیم. ما خدا را با یک کتاب جایگزین نمیکنیم ولی در عین حال ارزش کتابمقدّس را هم پایین نمی آوریم.
من شاهد بودم که چطور بیاحترامی به کتابمقدّس به انجیل آسیب میرساند. چند سال پیش، معلمی این کار را در کلاسی برای نوایمانان انجام داد. آن هفته، ۲۵ نفر در کلاس حضور داشتند اما بعد از این بیاحترامی، فقط ۵ نفر برگشتند. در این کلاس یکی از دوستان من هم حضور داشت که دوستی رابا خودش آورده بود. بعد از این اتفاق، آن شخص گفته بود که دیگر هرگز به کلیسا باز نخواهد گشت. چرا؟ دوست او که برای اولین بار به کلیسایی وارد شده بود، دید که چطور یک مسیحی به کتاب مقدس خودشان بیاحترامی کرد و چطور دیگران به این بیاحترامی اعتراضی نکردند. این کار حتی به انجیل و شهادت مسیح آسیب وارد کرده است. این اتفاق همیشه باعث عذاب وجدان من بوده است. مسیح برای انجیل بسیار رنج کشید و حالا، آیا سکوت یا اجازهٔ من مانعی برای انجیل می شود؟ میترسم که اینطور بشود.
برادران و خواهران لطفاً فریب نخورید زیرا که یک مثال افراطی که با بیاحترامی عمدی همراه هست، نمی تواند انجیل خدا را ارتقا دهد. پیام انجیل باید همواره برای همه، با احترام و ارزش بیان گردد.
بازپینگ: We worship God, Not a Physical Book