نقش و جایگاه زنان در مسیحیت
✍️ خواهر سارا:
پیش از آمدن عیسی مسیح و در عهد عتیق، داستان زندگی زنانی را می خوانیم که در مقام رهبری قوم اسرائیل، شانه به شانه با مردان به پیش می روند. ولی با این همه، به سبب اینکه یهودیان شدیداً درگیر قوانین بشری و شریعت گرا بودند، در طی سالها، زنان ارزش و جایگاه واقعی خود را از دست داده بودند اما با آمدن عیسی مسیح و در عهد جدید، این احترام از دست رفته به زنان برگشت؛ تا جایی که به واسطه نوع برخوردهای عیسی مسیح با زنان، بارها از سمت علمای یهود و سران کاهنان، مورد انتقاد قرار گرفت. عیسی مسیح همه را بطور یکسان مورد لطف و محبت خویش قرار می دهد، برای او زن و مرد هیچ تفاوتی ندارند.
در آموزه های کتاب مقدس به این نکته اشاره شده است که مرد و زن، به شباهت خدا آفریده شده اند و هیچ کدام به تنهایی نمی توانستند جلوه کامل جلال خدا باشند.
«پس خدا انسان را شبیه خود آفرید.ایشان را زن و مرد آفرید.»(پیدایش ۲۷:۱)
پس توجه به این نکته ضروری است که آفرینش زن از مرد، چنانکه در کلام خدا می بینیم « پس خداوند، آدم را به خواب عمیقی فرو برد و وقتی او در خواب بود یکی از دندههایش را برداشت و جای آن را به هم پیوست. سپس از آن دنده زن را ساخت و او را نزد آدم آورد.»(پیدایش ۲: ۲۱-۲۲)، نه تنها نشانه برتری یک جنس بر جنس دیگر نیست بلکه نشانه ای از اتحاد و صمیمیت بین آن دو است.
وقتی در اناجیل برخوردهای عیسی مسیح با زنان را می بینیم، به خوبی در می یابیم که چرا زنان تا آخرین لحظه حتی تا پای صلیب، خداوند خود را ترک نکردند. عیسی مسیح زنان و حتی زنان بدکاره را به راحتی به حضور می پذیرد، چرا که رسالت خویش را در بازگرداندن گناهکاران به سوی پدر آسمانی می داند تا حدی که به او لقب دوست گناهکاران را می دهند.
او از زنی که خونریزی داشت دوری نکرد. (مرقس ۵: ۲۵-۳۴) و نیز، اوحکم زن بدکاره را که طبق شریعت یهود باید سنگسار می شد، رد کرد. (یوحنا ۸: ۳-۱۱)
عیسی همچنین تعلیم جدیدی را در رابطه با زنان عرضه کرد. در مرقس باب ۱۰ آیاتی را می خوانیم که در آن عیسی در پاسخ به سوالی که از او پرسیده شد مبنی بر اینکه آیا مرد مجاز است که زن خود را طلاق بدهد؟
در ابتدا بسیار زیبا اشاره می کند به کتاب پیدایش و اینکه آنچه را خدا به هم پیوسته است انسان نباید جدا سازد و در ادامه می فرماید: «هر که زن خود را طلاق دهد و با زنی دیگر ازدواج کند، نسبت به زن خود مرتکب زنا شده است. همین طور اگر زنی از شوهر خود جدا شود و با مرد دیگری ازدواج کند مرتکب زنا شده است.»
زن و شوهر در ازدواج، هم مسئولیتهای مساوی دارند، هم حقوق مساوی.
برخورد محبت آمیز او با زنان موجب شد تا عده ای از زنان، از ابتدای راه تا به انتها، همراه او باشند که به عنوان نمونه می توان از مریم مجدلیه نام برد. ( متی ۲۷: ۵۵-۵۶)
شاگردی مریم و تعلیم گرفتن او از عیسی، برخلاف عرف آن روزها بود و این نشان می دهد که شاگردی مسیح همانقدر برای زنان است که برای مردها.
همانطور که در کلام خدا می بینیم نه تنها زنان در پای صلیب حضور داشتند، در حالی که شاگردان پراکنده شده بودند، بلکه حتی به پیکر بی جان عیسی هم محبت داشتند.
«پس از پایان روز سبت مریم مجدلیه، مریم مادر یعقوب و سالومه روغنهای معطری خریدند تا بروند و بدن عیسی را تدهین کنند.»( مرقس ۱۶ :۱)
با بررسی عهد جدید، نقش پررنگ زنان در بشارت انجیل و اعلام خبر خوش آن در سطح جوامع، به خوبی آشکار می گردد. به عنوان نمونه، می توان به زن سامری اشاره کرد که نقش مهمی در ایمان آوردن افراد زیادی به عیسی مسیح، ایفا کرده است.( یوحنا ۴: ۱-۴۲)
و کسانیکه خبر قیام خداوند را به دیگران رساندند باز زنان بودند( مرقس۱۶: ۷)
زن در مسیحیت به ارزش والای خود پی برده است و اینکه هیچ چیز و هیچ کس، بر او برتری ندارد و او در برقراری ملکوت خداوند، همانقدر سهیم است که یک مرد سهم دارد.
«دیگر نه یهودی معنایی دارد و نه یونانی، نه غلام نه آزاد، نه مرد و نه زن، بلکه همگی شما در عیسی مسیح یکی هستید.» (غلاطیان ۳: ۲۸)
آری همه ما انسانها، صرف نظر از اینکه مرد باشیم و یا زن، فرزندان خداوند هستیم و نژاد و موقعیت طبقاتی و جنسیت ما هیچ تأثیری در رتبۀ ما در نزد خدا نخواهد گذاشت وهر کسی که به مسیح ایمان بیاورد، امتیاز فرزند خواندگی را به دست خواهد آورد و در ملکوت خدا، رتبه و مقام و موقعیت اجتماعی و جنسیت و غیره، جایی ندارد.
در انتها، برای تمام زنان و دختران سرزمینم دعا می کنم تا با خدای محبت، عیسی مسیح آشنا شوند و به این باور برسند که آنها جنس دوم نیستند و مقام و جایگاه پایین تری نسبت به مردان ندارند. آمین